جعفر نکونام: چیزی در قرآن وجود ندارد که مردم زمان معاصر نزول قرآن، معنای آن را نفهمند، بعد علوم جدید بیاید و معنای آن را بفهمد. این مسئله نیز مخل فصاحت و بلاغت است. ما نمی‌توانیم قرآن را بر خلاف ظاهر تفسیر کنیم؛ ظاهر یعنی معنایی که به ذهن متبادر می‌شود. اگر کلام بخواهد فصاحت و بلاغت داشته باشد، باید ظهور در معنایی داشته باشد که معهود مخاطب است. دانشیار دانشگاه قم با تصریح به این‌که اعجاز علمی در قرآن وجود ندارد، گفت: چیزی در قرآن وجود ندارد که مردم معاصر با نزول قرآن معنای آن را نفهمند، زیرا این مسئله مخلّ فصاحت و بلاغت قرآن است. به گزارش ایکنا، نشست تخصصی «نقد و تحلیل نظریه گفتاری بودن زبان قرآن» روز دوشنبه، 28 بهمن‌ماه در دانشکده الهیات دانشگاه تهران، با حضور استادان و دانشجویان دانشکده الهیات دانشگاه تهران، برگزار شد. بر اساس این گزارش، در این نشست که به همت جهاد دانشگاهی دانشکده الهیات دانشگاه تهران برگزار شد، جعفر نکونام، دانشیار دانشگاه قم اظهار کرد: اعجاز علمی در قرآن وجود ندارد. این نظریه به طور منقح «خطابه‌ای بودن زبان قرآن» نام دارد و چیزی فراتر از گفتاری بودن زبان قرآن است. گفتار ممکن است محاوره‌ای باشد یا ممکن است خطابه‌ای باشد. زبان قرآن محاوره‌ای نیست، بلکه خطابی است. وی با تعریف قرآن در کلیت نظر ادامه داد: قرآن «القای پیام الهی به وسیله جبرئیل به زبانِ عرف و معیارِ عامِ گفتاریِ خطابه‌ایِ عربِ حجازِ معاصر اسلام، متناسب با مقتضیات زمان و مکان به قصد هدایت مخاطبان حاضر در همان زمان و مکان» است. قیودی که هست، مشخص می‌کند این پیام مستقیم خدا به جبرئیل و از جبرئیل به پیامبر(ص) برای عموم نه برای فلاسفه و تجار و... و به زبان گفتاری معیار است. این گفتاری بودن به دلیل این است که زبان نوشتاری به شکل رسمی و پیشرفته وجود نداشته‌ است. معنای خطابی بودن قرآن وی با اشاره به این‌که متناسب با مقتضیات زمان و مکان بودن قرآن یعنی این که به مخاطبان همان زبان و مکان توجه دارد، افزود: قرآن به عرف عام است، یعنی به زبانی است که عموم اهل زبان در آن زمان، آن‌ را می‌شناختند. تعریف خطابی به لحاظ منطقی نحوه‌ای از سخنرانی و سخن گفتن است که خطیبان عرب زمان پیامبر(ص) در مکه و مدینه به خصوص در دوره مناسک حج، با آن خطابه می‌کردند. قرآن هم به آن سبک نازل شده‌است. در خطابه به معهودات مخاطب توجه شده است و ذهنیات در آن راهی ندارد و به مشترکات زبانی توجه می‌شود و همچنین جملاتی گفته می‌شود که نه با صدر و نه با ذیل ارتباطی ندارد؛ مثل آیات میانی سوره قیامت، هم چنین از دیگر ویژگی‌های خطابه پراکندگی موضوعی است که از اجزاء یک سخنرانمی عمومی است. نکونام با بیان این که ادله این نظریه ویژگی آیات قرآن است، اظهار کرد: زبان قرآن گنگ و غیرقابل فهم نیست، بلکه روشن و فصیح است. بر اساس همین روشن بودن بود که پیامبر(ص) فرمود وقتی فتنه‌ها هجوم آورد، به قرآن پناه ببرید یا احادیث ما را به قرآن عرضه کنید و قرآن معیار سنجش معرفی می‌شود. روشن بودن چیزی است که در علوم بلاغی به فصاحت تعبیر می‌شود. از دیگر ویژگی خطابی بودن، قابل فهم بودن و دوری از عدم تناسب با فهم مخاطب است. لوازم و نتایج نظریه خطابه‌ای بودن زبان قرآن وی در خصوص لوازم و نتایج این نظریه گفت: به موجب این نظریه، لوازم و نتایج این نظریه اعم از لوازم منطقی، متنی و مصداقی است؛ یعنی ما اگر خطابه‌های عرب عصر نزول را بررسی کنیم، می‌بینیم این ویژگی‌ها در آن زبان نیز وجود دارد. یعنی می‌بینیم که مجاز، استعاره، ترادف، اشتراک لفظی و تطور معنایی در قرآن وجود دارد. بر اساس گذشت زمان معانی الفاظ عوض می‌شود و ما نمی‌توانیم معانی دوره‌ بعد را به آن نسبت بدهیم. از دیگر ویژگی عمومی خطابه‌های آن دوره این است که الفاظ غریب در آن‌ها وجود ندارد. وی ادامه داد: استعمالات خاص که واژگان را بدون مقدمه و خارج از مجاز در معنایی جدید به کار بگیرند و هم‌چنین حقیقت شرعیه در قرآن وجود ندارد. به این معنا که حج و صلوة همان مناسک مخصوصی است که وجود دارد. البته منکر نیستیم که پیامبر(ص) تغییراتی در مناسک ایجاد کرده ولی این باعث تطور معنایی‌ای که پیامبر(ص) بایستی آن‌ها را به گونه‌ای شفاف توضیح دهد، نیست. الفاظ عام یا مطلقی در قرآن وجود ندارد که قیدی نداشته باشد و بعد‌ها به عنوان مثال امام صادق(ص) بیاید برای آن تکمله بزند. این مسئله خلاف کامل بودن و فصاحت و بلاغت قرآن است. بطون بی‌ربط در قرآن جایی ندارد، آن چیزی که به عنوان بطون به قرآن نسبت می‌دهیم، باید روال منطقی داشته باشد و نمی‌توانیم آسمان و ریسمان ببافیم. اعجاز علمی در قرآن وجود ندارد دانشیار دانشگاه قم ضمن تصریح به این‌که اعجاز علمی در قرآن وجود ندارد، گفت: چیزی در قرآن وجود ندارد که مردم زمان معاصر نزول قرآن، معنای آن را نفهمند، بعد علوم جدید بیاید و معنای آن را بفهمد. این مسئله نیز مخل فصاحت و بلاغت است. ما نمی‌توانیم قرآن را بر خلاف ظاهر تفسیر کنیم؛ ظاهر یعنی معنایی که به ذهن متبادر می‌شود. اگر کلام بخواهد فصاحت و بلاغت داشته باشد، باید ظهور در معنایی داشته باشد که معهود مخاطب است. معنایی که در ظاهر قرآن وجود دارد، همان مراد خداوند است، البته نه معنایی که ما درست کرده‌ایم. مثلا خدا بر تخت خود در عرش مانند شاه به تخت نشسته است، به معنای این است که قدرت را به دست گرفته است، نه این که خسته شده و بر تختش نشسته. این مسئله ظاهری است که ظهور در معنای مجازی دارد. نظریه خطابه‌ای بودن قرآن نافی جاودانگی و جامعیت قرآن نیست وی مطرح کرد: این مسائلی که در این تئوری مطرح شده است، نافی جاودانگی قرآن نیست. هر کتابی در هر زمانی که به آن مراجعه شود جاوید است و جاودانگی قرآن هم به مراجعه مسلمین است یا در مورد جهان‌شمولی آن نیز باید گفت که هر زمان مسلمانان به ترویج قرآن در اقالیم دیگر بپردازند، این جهان‌شمولی و جهان‌گیری رخ خواهد داد. این نظریه مستلزم سطحی بودن قرآن هم نیست، بلکه ما می‌توانیم به قرآن عمق بدهیم و به عمق قرآن دست‌ بیابیم، ولی نباید آسمان و ریسمان بافت. برخی می‌گویند این سخن مستلزم این است که باطل در قرآن راه پیدا کرده باشد که در پاسخ باید گفت که از اباطیل برای بیان مقصود در قرآن بیان شده، ولی تأییدی صورت نگرفته است. در مقام تشبیه و تقریب به ذهن از اباطیل استفاده شده، ولی تأیید وجود ندارد. وی در پایان گفت: این تئوری نافی جامعیت قرآن نیست، بلکه می‌گوید قرآن در حد مورد نیاز عرب عصر نزول جامعیت داشته است. البته نمی‌شود گفت همه آن‌چه که نیاز عرب عصر نزول بوده در قرآن وجود داشته است، چرا که بسیاری از سؤالات را پیامبر(ص) پاسخ می‌داده است. ما حتی نمی‌توانیم بگوییم قرآن در عصر نزول جامع بوده است. به خاطر جامعیت نداشتن قرآن است که پیامبر(ص) در کنار قرآن، عترت را هم قرار می‌دهد.